بیا تو .com

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


10فايده شگفت انگيز هندوانه براي سلامتي

10 فايده شگفت انگيز هندوانه براي سلامتي

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب: 10فايده شگفت انگيز هندوانه براي سلامتي, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

داستانک خنده دار:مشتري مداري:

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:داستانک خنده دار:مشتري مداري: , موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

سبزي‌هاي خرد شده در مجاورت هوا ويتامين خود را از دست مي‌دهد

سلامت نيوز : خرد كردن زياد سبزيجات و در معرض هوا قرار دادن آنها باعث از بين رفتن ويتامين‌هاي موجود در سبزيجات سبزي‌هاي خرد شده در مجاورت هوا ويتامين خود را از دست مي‌دهدمي‌شود.
 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:سبزي‌هاي خرد شده در مجاورت هوا ويتامين خود را از دست مي‌دهد, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

راهكار های تحت تاثیر قرار دادن اطرافیان::28مورد::

راه های بی نظیر برای تحت‌ تاثیر قرار دادن اطرافیان

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:راه های بی نظیر برای تحت‌ تاثیر قرار دادن اطرافیان, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

پسر 10 ساله‌اي که عکس زمان جنيني‌اش دنيا را تکان داد

شايد شما هم با اين عکس آشنا باشيد. اين عکس در 19 آگوست سال 1999 توسط مايکل کلنسى عکاس مجله يو.اس تودي گرفته شده است.

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:پسر 10 ساله‌اي که عکس زمان جنيني‌اش دنيا را تکان داد, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

تست هوش

چهار تا سوأل هستش. بايد اونها رو سريع جواب بدي. حق فکر کردن نداري، حالا بزار ببينيم، چقدر باهوش هستي

آماده اي؟تست هوش

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:تست هوش, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ضرب المثل هاي آلماني
  • گاهي دروغ همان کار را مي کند که يک چوب کبريت با انبار باروت مي کند .
  • بهتر است دوباره سؤال کني تا اينکه يکبار راه اشتباه بروي .
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:ضرب المثل هاي آلماني, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

تشخيص شخصيت شما از روي بستني مورد علاقه تان

تشخيص شخصيت شما از روي بستني مورد علاقه تان

بنا به نتيجه يک تحقيق علمي ، تجربي که همبستگي نزديک بين طعم ها و شخصيت افراد را ثابت ميکند ، اگر مي خواهيد بدانيد بستني مورد علاقه تان چه ويژگي‌هاي شخصيتي شما را لو ميدهد! اول بستني مورد علاقه ي خود را انتخاب کنيد و بعد بخوانيد.

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:تشخيص شخصيت شما از روي بستني مورد علاقه تان, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

طالع بيني جالب ازدواج متولدين ماه هاي مختلف با هم !!

طالع بيني جالب ازدواج متولدين ماه هاي مختلف با هم !!

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

تاثیر زمان مصرف غذا بر وزن افراد

تحقیقات نشان می‌ دهند: علاوه بر کمیت و کیفیت غذای مصرف شده زمان مصرف آن نیز در تعیین وزن افراد نقش دارد.


 

 


 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:تاثیر زمان مصرف غذا بر وزن افراد, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

دانشجو کیست ؟

طنز : دانشجو کیست ؟

از دید مسئولین بالا مقام دانشگاه :

- مهمترین رکن یک دانشجوی نمونه ، پرداخت به موقع شهریه است .
- در مرحله اول ثبت نام دو چیز کافیست اول پذیرفته شدن و دوم فیش واریزی شهریه ، بقیه مدارک باشه برای بعد ( پول مهمه )
- دانشجو فردی است که باید به موقع و قبل از استاد سر کلاس حضور داشته باشد
- نگاه او قبل از کلاس به کفشهایش و در کلاس به جزوه هایش باشد .
- فاقد هر گونه آرایش ظاهری ، باطنی ، داخلی و خارجی باشد .
- از خونه مستقیم بره داخل کلاس و بعد از کلاس مستقیم بره خونه .
- هر چی استاد و مسئولین دانشگاه گفتن بگوید چشـــــــــــم .
- کاری به کار کسی نداشته باشه و کلا" چیکار داره که کی به کی یا با کی تا کی چیکار داره !!!
 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

اينجا دانشگاه است

اينجا دانشگاه است
فرغوني خواهم ساخت
خواهم انداخت به اين جاده پر پيچ و خم دانشگاه
دور خواهم شد از اين جايگاه سرويس‌ها
كه در آن هيچ اتوبوسي نباشد بهرما پشت صحرا جايي است كه دانشگاه است
و در آن درس همي‌ خوانند انسانيها
فرغوني خواهم ساخت
نصب شايد كردم دزدگيري سر شاه چرخ جلو
تا بيايد گاه صداي عالم گيرش
و همه مست و شيدا بشوند
فرغوني از كلاس، خالي ودلي پر از عشق پژو..
همچنان خواهم راند
من موبايلي دارم، دم گوشم هر دم
همه ترسم از ضايعگي است چون موبايلم
ماشين حساب داداش جان است
من درس ايما و اشاره از پشت نرده را
بيست مي‌گيريم، بيست
فرغوني خواهم ساخت
پشت صحرا دانشگاهي است...

تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

مناجات خوابگاهي

مناجات خوابگاهي
منت خوابگاه را ـ قل و شر ـ كه نبودنش موجب نياز است و وجودش مساله‌ساز. هر نفري كه بدانجا رود در قيد حيات است و چون به در آيد نزديك ممات. چون در هر اتاق ده نفر موجود است و بر هر پنجره‌اي تخته‌اي واجب.

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

همه چیز درباره توپولف (طنز تصویری جالب)

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ده دلیلی که خداوند زن را آفرید !!! (طنز)
ده دلیلی که خداوند زن را آفرید !!! (طنز)
 
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

جالینوس و دیوانه

جالینوس از یارانش می خواهد که فلان دارو را آماده کنند. یاران به وی خاطرنشان می سازند که “این دوا در علاج جنون کار رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی.”جالینوس پاسخ می دهد که امروز دیوانه ای با من در میان راه، اظهار تملق و چاکری کرد، اگر سنخیتی در میان ما نمی بود، این توجه در نزد او حاصل نمی شد.”

تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

داستان مردی که جهنم را خرید

در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند.
فرد
 دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد...
به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:قیمت جهنم چقدره؟کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید.کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم نیست

بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم...! 

کاش یکی امروز پیدا بشه که این جهنم رو از بهشت فروشا بخره

 

داستان مردی که جهنم را خرید!

تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ثروت واقعی کوروش بزرگ

زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟
کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟!  کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.
کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!

تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

عشق از گرانبهاترین چیزهاست

بر بالای تپه‌ای در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی‌و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و افتخارشان است:

افسانه حاکی از آن است که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می‌کند.اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می‌برند.
فرمانده دشمن به قلعه پیام می‌فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند.
پس از کمی‌مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و بر اساس قول شرف، موافقت می‌کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.
نا گفته پیداست که قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی‌که هر یک از زنان شوهر خود را کول گرفته و از قلعه خارج می‌شدند بسیار تماشایی بود.
تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

داستان خر و زنبور عسل

یکی بود یکی نبود ، غیر از خدا هیچ کس نبود. در یک چمنزاری خرها و زنبورها زندگی می کردند. روزی از روزهاخری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود ، می کند و زنبور بیچاره که خود رابین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند ، زبان خر را نیش می زند وتا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش بیرون می پرد . خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند ، عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد. به صدای عربده خر ، ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد. خر می گوید :


 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

راز موفقیت سقراط

مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت چیست؟ سقراط به او گفت: "فردا به کنار نهر آب بیا تا ‌راز موفقیت را به تو بگویم." صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار رود رفت.
سقراط از او خواست که دنبالش به راه بیفتد. جوان با او به راه افتاد. به لبه رود رسیدند و ‌به آب زدند و آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانه آنها رسید. ‌ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد.


جوان نومیدانه تلاش کرد خود را رها کند، امّا سقراط آنقدر ‌قوی بود که او را نگه دارد. مرد جوان آنقدر زیر آب ماند که رنگش به کبودی گرایید و بالاخره توانست خود را ‌خلاصی بخشد.

‌همین که به روی آب آمد، اولین کاری که کرد آن بود که نفسی بس عمیق کشید و هوا را به اعماق ریه‌اش فرو فرستاد. سقراط از او پرسید "زیر آب چه چیز را بیش از همه مشتاق بودی؟" گفت، "هوا." ‌سقراط گفت: "هر زمان که به همین میزان که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را مشتاق بودی، ‌تلاش خواهی کرد که آن را به دست بیاوری؛ موفقیت راز دیگری ندارد".
تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

دختري كه خودش را با مهتاب شست

يكي بود يكي نبود. در زمان‌هاي بسيار قديم دختر تنهايي بود كه با پيرزن جادوگر بدجنسي زندگي مي‌كرد. او مجبور بود از صبح تا غروب براي آن پيرزن كار كند و پس از خوردن شام مختصري، در خانه تاريك و نمور او بخوابد. روزها وقتي كوزه‌ها و قدح‌هاي جادوگر را از چشمه آب مي‌كرد، كوزه‌اي آب هم براي خودش برمي‌داشت و در پستويي كه شب‌ها مي‌خوابيد، مخفي مي‌كرد. وقتي مادرش زنده بود، به او يك قالب صابون داده بود. اين صابون هم جادويي بود، اما نه مثل جادوي آن جادوگر شرور. اين صابون هيچ وقت تمام نمي‌شد. بنابراين شب‌ها موقع خواب و صبح‌ها كه از خواب برمي‌خاست، خودش را با آب چشمه و صابون جادويي مي‌شست.

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

باغ سیب

باغ سیب
پادشاهی بود که سه پسر داشت بنام ملک محمد ، ملک ابراهیم و ملک بهمن. ملک محمد از همه کوچکتر بود . یک درخت سیب در قصر شاهی بود که سه تا دانه سیب داشت که پادشاه می خواست آنها را برای پسرانش عقد کند چونکه وقتی می رسیدند سه تا دختر میشدند .

وقت رسیدن سیبها بود . پادشاه دستور داد هر شب یکی از پسرها پای درخت کشیک بدهد که کسی سیب ها را نچیند . شبی که نوبت ملک ابراهیم ، پسر بزرگتر بود خوابش برد . صبح که بیدار شد یکی از سیب ها نبود . شب دیگر نوبت ملک بهمن پسر میانی بود او هم شب خوابش برد ، صبح که بیدار شد سیب دومی هم نبود .
شب بعد نوبت ملک محمد پسر کوچکتر رسید . ملک محمد برای اینکه خوابش نبرد انگشتش را برید و نمک زد . نزدیکی های صبح دید دستی در هوا پیدا شد . تا خواست سیب را بچیند ، ملک محمد شمشیر را کشید زد به مچ دست ، ولی دست سیب را چید وغیب شد .

ملک محمد رد خونی را که از دست او ریخته بود گرفت و رفت تا رسید سر چاهی . ولی دید کسی نیست . همان جا نشست ، صبح که شد پادشاه خبردار شد . به پسرانش گفت :« مردم یک مرغ گم می کنند هفت تا خانه سراغش را می روند شما برادرتان گم شده سراغش نمیروید ؟» برادرها حرکت کردند رفتند دیدند ملک محمد لب چاهی نشسته .


قرار گذاشتند پسر بزرگ وارد چاه بشود ببیند چه خبر است ؟ ملک ابراهیم را با طنابی تو چاه کردند چند ذرعی که پایین رفت گفت :« سوختم، پختم » کشیدنش بالا . ملک محمد گفت :« من می روم اما هر چه گفتم سوختم پختم نکشیدم بالا » طناب را به کمر بست داخل چاه شد هر چه گفت :« سوختم ، پختم » گوش ندادند . رفت پایین دید خون ریخته ، رد خون را گرفت رفت دید دختری نشسته که به ماه می گوید تو درنیا که من درآمدم .

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ققنوس

ققنوس

ققنوس یك اسطوره ایرانی نیست. افسانه این پرنده كه نماد عمر دگربار و حیات جاودان است از مصر باستان برخاسته، به یونان و روم رفته، و هم سو با باورهای مسیحیت شاخ و برگ بیشتر یافته است. ققنوس در گستره شعر كهن فارسی هیچگاه جایی نداشته تا آن جا كه طی هزار سال، به جز یك مورد، مضمون قرار نگرفته است. فقط عارف نامی عطار، در برابر این باور دیرینه که ققنوس حیات جاودان دارد، با صراحت آن را فانی دانسته و بر همه گیر بودن مرگ تاكید ورزیده است

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

طرقه

طرقه :
نام طرقه در افسانه های قدیم خراسانی آمده است طرقه پرنده کوچکی بوده است که بایستی برای رسیدن به خورشید که معشوق او بوده است 1000 نام از اسامی خداوند را به خاطر میسپرده است و در هنگام پرواز به سوی معشوقش این اسامی را بر زبان می آورده است ، او بعد از به خاطر سپردن این 1000 نام شروع به پرواز به سوی معشوق خود میکند و در هنگام پرواز نیز اسامی خداند را ذکر میکند در همین حین زمانی که می خواسته آخرین اسم را به زیان بیاورد این اسم را فراموش میکند و پرهای او میسوزد

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

پيرمرد خاركن

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود. خارکن پیری بود که دو دختر داشت یکی خوشگل و مهربان و دیگری بد گل و بدجنس.

روزی خارکن پیر برای کندن خار به صحرا رفت و دختر کوچکش را که همان دختر خوب و مهربان بود باخودش برد. خارکن خار میزد و دخترش خارها را جمع میکرد و رویهم میگذاشت و می بست. اتفاقاً روزی همانطور که این پدر و دختر مشغول خارکنی بودند پسر پادشاه به شکار میرفت و از پهلوی آنها گذشت، چشمش که به دختر افتاد از زیبائی و رعنائی او از تعجب، انگشت به دهان گرفت و پیش خارکن رفت و گفت:
ای پرمرد این دختر کیه؟ پیرمرد خارکن گفت: دخترمه. پسر پادشاه گفت: دختر قشنگی داری ولی حیف است خارکنی کند.پیرمرد که پسر پادشاه را بجا نیاورد گفت: ای آقا ما مردم فقیری هستیم و باید همه ما کار کنیم. پسر پادشاه چیزی نگفت و رفت.

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

( کاکل زری ،دندون مُرواری )

در زمانهای قدیم سه دختر بودند که زن پدر داشتند . یک روز زن بابا به آنها گفت "می خواییم حلوا درست کنیم هر که بیشتر کار کنه ته دیگ حلوا را به اون می دیم" ............

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

نمكو

یک مرد و زن بودند که هفت تا دختر داشتند و خانه شان هشت در داشت ، هر شب نوبت یکی از دختر ها بود که درها را ببندد و اگر یکی از درها را نمی بست دیو به خانه آنها می آمد و آنها را می برد . یک شب که نوبت نمکو بود مادرش گفت  :برو همه درها را ببند ، نمکو همه درها را بست اما یک در را یادش رفت ببندد ........

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

جوانی عاشق دختری شد…

جوانی عاشق دختری شد ومیخواست با او ازدواج کند
روزی دختر را به همراه دو دوست دخترش به منزل دعوت کرد
و به مادر گفت میخواهم حدس بزنی که عشق من کدامیک است
بعد از رفتن آنها از مادر پرسید: توانستی دختر مورد علاقه مرا از این سه تا تشخیص بدهی
مادر گفت: بله
ومشخصات دختر را بیان کرد
پسر با تعجب پرسید: مادرم از کجا فهمیدی که این دختر مورد علاقه من است؟
مادر جواب داد: نمیدانم چرا ازش بدم اومد

 

تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

داستان شیری که دنبال خرگوش بود(حتما بخونید)
 

آقا شیره دلش بدجوری برای خوردن یک خرگوش چاق و چله لک زده بود، رفت توی جنگل و یه گوشه کمین کرد،

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شغل گوریلی!
مرد جوانی نیازمند شغل بود. پس تصمیم گرفت به باغ وحش برود و درخواست کار بدهد. از قضا یکی از ستاره های باغ وحش که یک گوریل بود، شب قبل درگذشته بود و مسئولان باغ وحش این خبر را از همه پنهان کرده بودند. آنها به مرد گفتند که اگر حاضر شود لباس گوریل را بپوشد و نقش او را بازی کند، پول به او خواهند داد. مرد جوان به شک افتاد ولی در نهایت به این نتیجه رسید که راه خوبی برای پول درآوردن است. بنابر این پوست را پوشید و در قفس گوریل رفت. مردم به باغ وحش می آمدند و از دیدن گوریل و حرکات او لذت می بردند. مرد جوان صدای گوریل در می آورد، به سینه خود می کوبید و از این طرف به آنطرف می دوید. روزی ناگهان تعادل گوریل بهم خورد، به تورهای قفس برخورد کرد و در قفس شیر پرت شد. به محض افتادن مرد در قفس، شیر غرش وحشتناکی سر داد. مرد جوان ترسید و شروع به دادزدن کرد: کمک، کمک...
ناگهان شیر روی سینه او پرید و خیلی آروم گفت: خفه شو، وگرنه هر دوتامون کارمونو از دست میدیم...
تبلیغات پیامکی
نويسنده: فروزان تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:شغل گوریلی! , موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شوهر شما چگونه مردی است؟؟؟
شوهر شما چگونه مردي است؟ آيا در خانه شما عشق جريان دارد؟ آيا نسيم محبت در خانه شما مي وزد؟ آيا شما مرداني مهربان و دوستداشني براي همسرانتان و پدري دلسوز براي فرزندانتان هستيد؟آيا مي دانيد با چه برخوردي عشق را در سينه همسرانتان که عاشقتان بودند از بين مي بريد؟ مطلب زير که برگرفته از سايت همدردي است به مردان کمک مي کند تا بدانند آيا همسران خوبي براي زندگي زناشويي خود هستند يا نه؟ همچنين به خانم ها نيز کمک مي کند تا همسزلتشان را خوب بشناسند
 
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

بشارت مسیح به آمدن پیامبر اسلام
در قرآن مجید می خوانیم كه حضرت مسیح به آمدن پیامبر پس از خود به نام «احمد» كه پیامبر اسلام است گزارش داده است; آیا این جمله در اناجیل كنونی وجود دارد؟..............
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:بشارت مسیح به آمدن پیامبر اسلام, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ایا قبل از این كه ما افریده بشیم باز هم زندگی میكردیم؟
زندگی قبل از آفرینش قابل تصور نیست ، انسان از لحظه ای كه آفریده شد موجود شد و قبل از آفرینش وجودی نداشت تا بخواهد در دنیا زندگی كند فلذا زندگی مخصوص بعد از آفرینش است چرا كه قبل از آفرینش وجودی نداشت .

 
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ابوبکر محمد بن زکريای رازی


 

ابوبکر محمد بن زکريای رازی

ســـــتاره يی بر ســــتاويز سپهر خرد

در يازده سده پيش از امروز در نگارستان تاريخ کشور مان نگارهء ابرمردی را می نگريم که از ستيغ فرازين خرد بر هرچه پستی و نامردمی و پلشتی است نفير نفرين می فرستد، و در پی رهايی بنديان از مغاک اهريمنان آدم رو است، تا زندانيان همزاد خويش را به فرازينه های فر زانگی فرابخواند.

سلیمان راوش

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:ابوبکر محمد بن زکريای رازی, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

وقتی که چهره واقعی ستارگان زن هالیوود شما را غافلگیر می‌کند!! (عکس)

چهره واقعی ستارگان هالیوود قبل و بعد از آرایش!
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: سه شنبه 14 تير 1390برچسب:وقتی که چهره واقعی ستارگان زن هالیوود شما را غافلگیر می‌کند!! (عکس), موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

۳۵ قدم تا او دوباره عاشقتان شود

در برابر دیگران او را مورد انتقاد قرار ندهید. اگر حس می کنید همسرتان نیاز به کمی انتقاد سازنده دارد، به هیچ وجه آن را مطرح نکنید مگر خصوصی و با لحنی دوستانه ،مورد انتقاد قرار گرفتن در جمع، سبب پایین آمدن عزت نفس و جریحه دار شدن احساسات می گردد.

یکی از اشتباهات جبران ناپذیر زوج ها بعد از آغاز زندگی مشترک، فراموش کردن ابراز علاقه و گذاشتن وقت برای یکدیگر است. گویا همه چیز فدای روزمرگی ها می شود. غافل از اینکه این مساله باعث دور شدن و دلخوری زن و شوهر از یکدیگر و ایجاد فاصله بین آن دو می گردد.

در حالی که با یک شاخه گل، یک کلمه محبت آمیز و چند دقیقه صحبت صمیمانه می توان مشکلات و دلخوری ها را از سر راه برداشت و زندگی شیرینی را در کنار همسر خود در پیش گرفت. شاید باور نکنید ولی راه های ساده ای برای ابراز علاقه به همسرتان وجود دارد:

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: سه شنبه 14 تير 1390برچسب:۳۵ قدم تا او دوباره عاشقتان شود, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

شما چه فلزی هستید؟
 

متولدین فروردین : آهن 

فلز زندگی متولدین فروردین آهن است که ۹ برابر دیگران به آنها قدرت میدهد و شانس و موفقیت آنها را در زندگی نه برابر می کند …
تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: سه شنبه 14 تير 1390برچسب:شما چه فلزی هستید؟, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

آقايان خانم ها را با آرایش دوست دارند یا بدون آرایش؟

آقايان خانم ها را با آرایش دوست دارند یا بدون آرایش؟

 

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:آقايان خانم ها را با آرایش دوست دارند یا بدون آرایش؟ , موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رازهایی درباره ی خانمها که آقایون از آنها بی خبرند

رازهایی درباره ی خانمها که آقایون از آنها بی خبرند

-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند......

تبلیغات پیامکی
ادامه مطلب
نويسنده: فروزان تاريخ: پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to giyahanedarooyi.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com